جوان آنلاین: سخنان رئیسجمهور در جمع مدیران رسانهها ناخواسته نشان داد دولت چهاردهم «چالش تصمیمگیری» دارد. دولت میخواهد قیمت سوخت را برای پرمصرفها واقعی کند، میخواهد مردم در مصرف آب و برق الگوی مصرف را رعایت کنند، حتی چیزی بیشتر از آن یعنی با مصرف زیر الگو، دولت را در عبور از بحران یاری برسانند. حتی دولت برای جنگ یا چگونگی مذاکره نیاز به حمایت مردم دارد. لایه دوم سخنان ایشان این بود که نشان میداد این چالش به خاطر پیشبینیناپذیری واکنش مردم به برخی تصمیمات است. یعنی دولت نمیداند یا مطمئن نیست که اگر تصمیمات سخت بگیرد، مردم چقدر او را همراهی میکنند. چاره این کار روشن است: با مردم گفتوگو کنید. شما صادق هستید و مردم از شما میپذیرند. سخنان رئیسجمهور البته بخشهای قابل انتقادی هم داشت. اینکه بهنظر میرسید از گفتن «با رهبری هماهنگ میکنم، پس گیر ندهید» نوعی مصونیتسازی نامقبول ایجاد میکند. همچنین رئیسجمهور مانند اغلب اوقات «بلند فکر میکند» و سخنانی را که باید در محافل خصوصی بگوید در جمع مطرح میکند، مانند اینکه «اگر مذاکره نکنیم، چه کنیم؟! جنگ کنیم؟! خب دوباره میاد میزنه!» میتوان آثار همنشینی برخی افراد را در این گونه موضعگیریهای رئیسجمهور دید. به هر حال این فقط رئیسجمهور نیست که سخنانش گاهی چالش ایجاد میکند، بیشتر سخنوران دولتی و مجلس چنیناند. شاید اگر شمار جلسات مسئولان اجرایی و نمایندگان مجلس را در شیبی تند به صفر متمایل کنیم، بسیاری از تنشهای ذهنی و روانی جامعه با سخنانی که نباید زده شود کاسته خواهد شد.
***
نشست رئیسجمهور با اصحاب رسانه روز گذشته در حالی برگزار شد که جامعه رسانهای، با انتظارات و پرسشهای متعددی در حوزههای اقتصادی، فرهنگی، زیستمحیطی و سیاسی روبهرو است. دکتر مسعود پزشکیان در این نشست تلاش کرد ضمن دفاع از عملکرد دولت چهاردهم در مسیر مواجهه با بحرانها، تصویری صادقانه از محدودیتها و اولویتهای اجرایی خود ارائه دهد. اما فراتر از سخنان صریح رئیسجمهور، آنچه در متن گفتهها قابل تأمل بود، چالش مزمن تصمیمگیری در دولت است؛ چالشی که ریشه آن، هم در فشارهای بیرونی و هم در تردیدهای درونی قابل ردیابی است.
پزشکیان سخنان خود را با تأکید بر پایبندی به اصول آغاز کرد: «بر اصول کاملاً معتقدم و باور دارم؛ همانگونه که اصول دین، بنیاد اعتقادات ما را شکل میدهد، در کنار آن فروع دین نیز وجود دارد و برخی مسائل حتی جزو فروع هم نیستند و نباید بر سر آنها اختلاف ایجاد شود، اما از اصول نباید کوتاه آمد.»
رئیسجمهور بارها اعلام کرد «هیچ اقدامی بدون هماهنگی با رهبری انجام نمیشود». این هماهنگی، گرچه در چارچوب نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران بدیهی و بلکه ضروری است، اما در عمل، نباید به گونهای تفسیر شود که تصمیمگری اجرایی را از مسئولیتپذیری تهی کند. آنچه بهعنوان «سیاستهای کلی نظام» به تأیید رهبری میرسد، به معنای مداخله در جزئیترین سطوح تصمیمسازی اجرایی نیست. از این رو، بخشی از انفعال یا بلاتکلیفی که گاه در بدنه اجرایی دولت دیده میشود، را نمیتوان به حساب هماهنگی با نهاد رهبری گذاشت.
در نقطه مقابل، یکی از مهمترین بخشهای سخنان رئیسجمهور، انتقاد صریح و قابلتوجه او به تخصیص منابع عمومی به نهادها و مؤسساتی بود که خروجی قابلسنجشی ندارند. پزشکیان گفت: «بسیاری از مؤسسات و بنیادها بودجه دریافت میکنند، بدون آنکه خروجی ملموسی در جامعه داشته باشند». این گزاره نهتنها جسورانه، بلکه شایسته دفاع است، چراکه بخش قابلتوجهی از کسریهای مزمن بودجهای، ناشی از همین تخصیصهای غیرشفاف است. اگر این نگاه با برنامه اجرایی، شفافیت مالی و ارادهای جدی در بازنگری ساختار بودجه همراه شود، میتواند نقطهعطفی در مدیریت منابع باشد. منتقدان، سالها خواهان توقف حمایتهای بیضابطه از مؤسسات غیرفعال و فاقد اثربخشی بودهاند. اینکه رئیسجمهور چنین نقدی را علنی میکند، باید از سوی جامعه رسانهای و نخبگان، پشتیبانی و پیگیری شود تا از سطح شعار عبور کند و به اصلاح واقعی منجر شود.
بحران آب، راهحلهایی نیازمند بازنگری
پزشکیان در بخش دیگری از سخنانش، با لحنی هشداردهنده به بحران آب پرداخت و با اشاره به کاهش ۴۵ درصدی بارندگی گفت: «نمیتوان آب را با تانکر جابهجا کرد و به در خانه مردم رساند». این تأکید بر وضعیت اضطراری منابع آبی، درست و قابل تقدیر است، اما راهکارهای دولت برای مقابله با این بحران، همچنان در محدوده پروژههای پرهزینه انتقال آب باقی ماندهاند.
طرحهایی مانند انتقال آب از طالقان، بدون توجه کافی به تبعات زیستمحیطی، میتواند بحران را از نقطهای به نقطهای دیگر منتقل کند. اصلاح الگوی مصرف، سرمایهگذاری در بازچرخانی آب، کاهش مصارف غیرضرور در کشاورزی و سیاستگذاری علمیمحور، میتواند کارآمدتر از توسعه پروژههای سنگین انتقال باشد. آنچه دولت نیاز دارد، عبور از برخورد واکنشی و حرکت بهسوی برنامهریزی ساختاری است.
یارانه سوخت و مسئله عدالت
رئیسجمهور در ادامه از شیوه فعلی تخصیص یارانه بنزین انتقاد کرد و گفت: «چرا باید به افرادی که چهار کارت سوخت دارند، یارانه بنزین داده شود؟» این نقد، کاملاً بجا و کارشناسانه است. سالهاست که کارشناسان نسبت به ناعادلانهبودن یارانههای پنهان هشدار میدهند. اما آنچه انتظار میرود، نه فقط طرح مسئله، بلکه ارائه و اجرای یک بسته جامع اصلاحی است که هم مانع از فشار تورمی شود و هم در بازتوزیع منابع، اولویت را به نیازمندان واقعی بدهد. طرحهای توزیع کالابرگ الکترونیکی، حذف تدریجی یارانه سوخت برای دهکهای بالا، و حتی مدلهای ترکیبی میتواند در این زمینه مؤثر باشد؛ به شرط آنکه دولت از واکنشهای مقطعی عبور کند و شجاعت اجرای سیاستهای عادلانه را داشته باشد.
یکی از نقاطی که در سخنان رئیسجمهور پررنگ بود، اشاره مکرر به ناکارآمدیهای گذشته بود. از جمله گفته شد: «باید پرسید با کسانی که مدیریت نکردهاند و عامل بروز مشکلات بودهاند، چگونه میتوان مسائل را حل کرد؟» اگرچه بررسی ریشه مشکلات گذشته ضروری است، اما تکرار مداوم آن، جای پاسخگویی نسبت به عملکرد امروز دولت را تنگ میکند. دولت چهاردهم هماکنون در نیمهراه است و افکار عمومی بیش از تحلیل گذشته، نیازمند مشاهده نتایج ملموس عملکرد دولت کنونی است. تکرار نقد گذشته بدون ارائه راهکار، بیش از آنکه مسئولیتپذیری را نشان دهد، میتواند تداعیگر نوعی فرار از مسئولیت باشد.
پزشکیان در بخش دیگری از نشست گفت: «هر کسی که ادعا دارد میتواند به دولت کمک کند، دولت آماده است به او اختیار بدهد». این موضع در ظاهر نشانهای از فروتنی و آمادگی برای استفاده از ظرفیتهاست، اما اگر با نبود برنامه و چارچوب مشخص همراه شود، میتواند به نشانهای از بیبرنامگی دولت تعبیر شود. دولت مسئول طراحی سیاست، ارائه برنامه و تعیین چارچوب برای مشارکت نخبگان است؛ نه صرفاً واگذاری مسئولیت به منتقدان.
سخنان رئیسجمهور در نشست با اصحاب رسانه، مجموعهای از مواضع صریح، نگاههای اصلاحی و در عین حال، نشانههایی از تردید و ناهماهنگی در سطح اجرایی را در خود داشت. در جایی که او از ساختارهای ناکارآمد، نظام یارانهای ناعادلانه، و تخصیص منابع بدون خروجی ملموس انتقاد کرد، میتوان و باید از او حمایت کرد. اما در جاهایی که به صورت غیرمستقیم بار تصمیمنگرفتن را به جاهای دیگر یا مدیریتهای گذشته منتقل کرد، لازم است یادآوری شود که مسئولیت امروز، بر دوش دولت امروز است. دولت چهاردهم اگر میخواهد تصویر یک دولت عملگرا، مردمی و شفاف از خود ترسیم کند، باید از موضعگیریهای محافظهکارانه فاصله بگیرد، تصمیمات سخت را بپذیرد و از ظرفیت نقد برای اصلاح واقعی بهره بگیرد.
دغدغههای اصحاب رسانه با رئیسجمهور
در ابتدای این نشست، ۲۵ تن از مدیران مسئول رسانهها، دیدگاهها، انتقادات و پیشنهادات خود را در حوزههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و رسانهای مطرح کردند. محور مشترک بسیاری از سخنان، ضرورت وفاق ملی، همگرایی در شرایط حساس کشور و استفاده از ظرفیت رسانهها برای تقویت وحدت و انسجام بود. همچنین بر اهمیت بهرهگیری از آموزههای دینی، نقش رسانهها در بازتاب مطالبات عمومی و لزوم همافزایی میان دولت و مطبوعات تأکید شد.
شماری از سخنرانان بر لزوم اصلاح قوانین قدیمی مطبوعات، بازتعریف مأموریت رسانههای حاکمیتی و ایجاد فضای رقابتی سالم برای فعالیت رسانههای مستقل تأکید کردند. همچنین به ضرورت بازسازی گفتمان جمهوری اسلامی در حوزه فرهنگی و فکری، توجه به نشریات اندیشهمحور و حمایت از اصحاب فرهنگ و رسانه بهویژه در شرایط تورم و فشار اقتصادی اشاره شد. موضوعاتی، چون مدیریت بحرانها، بهرهگیری از ظرفیت رسانه ملی و خبرگزاریها برای تقویت سرمایه اجتماعی، مقابله با شایعات، ضرورت تصمیمات امیدبخش برای مردم و هماهنگی میان دستگاهها نیز مطرح و برخی حاضران نیز نسبت به مسائلی همچون تحولات اخیر منطقه قفقاز، مذاکرات با امریکا و تهدیدات امنیتی ابراز نگرانی کردند و بر لزوم اتخاذ تدابیر راهبردی در برابر این رویدادها تأکید داشتند.
نمای نزدیک/ دشمنان دوستنما را از دولت دور کنید
محمد جواد اخوان، مدیرمسئول روزنامه جوان، در تشریح نشست دیروز اصحاب رسانه با رئیسجمهور و آنچه او در این نشست عنوان کرده، گفت: در دیدار اخیر رئیسجمهور با اصحاب و مدیران رسانه، بر دو نکته مهم تأکید کردم: نکته نخست این بود که به باور من، مهمترین دشمن دولت چهاردهم، افرادی هستند که در ظاهر دوست، اما در باطن دشمن دولتاند. این افراد، که خود را منتسب به دولت معرفی میکنند، در پی منافع و اهداف سیاسی شخصی خود بوده و با تلهگذاری سیاسی، سعی در رادیکال کردن فضای سیاسی، اجتماعی و عمومی کشور دارند. این چهرهها، با میدان دادن به عناصر رادیکال و برانداز ـ آن هم تحت عنوان ایجاد «وفاق» ـ در عمل به این جریانها تریبون میدهند و زمینه تندشدن جامعه را فراهم میکنند. چنین اقداماتی ظلمی آشکار به دولت است و رئیسجمهور باید نسبت به این تهدید، هوشیارانه عمل کند.
نکته دوم مربوط به انسجام ملی شکلگرفته در پی دفاع ۱۲ روزه مردم در برابر رژیم صهیونیستی است. این همبستگی به معنای رضایت کامل افکار عمومی از عملکرد دستگاههای اجرایی نیست. متأسفانه بسیاری از دستگاهها همچنان با رویکرد گذشته اداره میشوند و در هفتههای اخیر، نارضایتیهای عمومی ـ بهویژه در حوزه معیشت و سفره مردم ـ افزایش یافته است. دشمن تلاش میکند با سوءاستفاده از این نارضایتیها، آتش جنگ را از طریق ایجاد آشوب داخلی شعلهور کند. امروز، پس از توقف جنگ نظامی، ما با نوعی جنگ جدید روبهرو هستیم؛ جنگی برای حفظ رضایتمندی افکار عمومی که خط مقدم آن دولت است. بنابراین دولت باید با اقدامات مؤثر، بهویژه در حوزه اقتصادی و معیشتی، رضایت مردم را جلب کرده و از شکلگیری بحران جلوگیری کند.